اعتقاد و باور عمومی مردم مسلمان این است که برای پرسش ها و مسایل شخصی زندگی خود به قرآن مراجعه کرده و با بهره گیری از قرآن ، پاسخ می گیرند و به آن چه گفته شده عمل می کنند. این مسایل شخصی هر چند به نظر شخصی است ولی گاه زندگی شخص و یا اشخاصی را تحت تاثییر خود قرار می دهد.
مردم برای مسایلی شخصی چون ازدواج، طلاق، انجام عمل پزشکی چون عمل قلب ، سفر، فرزنددار شدن ، انجام کاری یا ترک آن به قرآن مراجعه کرده و بر استخاره و مفاد آن رفتار می کنند.
کسی که استخاره می کند، دارای مبانی است که کشف آن نشان می دهد که مردم تا چه اندازه به حیات و زنده بودن قرآن، ارتباط مستقیم با خدا از راه قران و مانند آن اعتقاد و باور دارند.
کسی که استخاره می گیرد در حقیقت معتقد است:
قرآن زنده است و همانند خورشید و ماه در همه زندگی انسان حضور و نقش مستقیم دارد؛
خداوند پرسش های شخصی مرا می شنود و بدان پاسخ می دهد؛
این پاسخ گویی خداوند از طریق قرآن است؛
قرآن ، سخنی برای دیروز و گذشته نیست؛ بلکه پاسخی برای حال و آینده من است؛
الفاظ قرآن، مجرایی برای پاسخ گویی خداوند برای پرسش هایی من است؛
خداوند از طریق قرآن به هر پرسشی حتی پرسش های شخصی من پاسخ می دهد؛
خداوند در هر مساله ای حکم می کند و برای شخص پس از مراجعه به قرآن، اختیاری نیست؛
پاسخی که از قرآن دریافت می شود، حکم قطعی خداوند و لازم الاجراء است و در صورت تخلف باید کفاره پرداخته شود؛
این ها تنها بخشی از مبانی شخصی است که به استخاره اعتقاد دارد و به قرآن برای استخاره مراجعه می کند. با نگاهی به این مبانی می توان دریافت که از نظر مردم، قرآن از چه جایگاهی بلند ارتباطی میان مردم و خدا برخوردار است و مردم آن را همانند ابزارهای ارتباطی مستقیم با خداوند تلقی می کنند و به مفاد و محتوای آن صد درصد اعتقاد و باور دارند.